مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

صدای گام های ناز نوروز و بهار

صدای گام های ناز بهار و نوروز

انگاری بهار با لبخند بی ریای توزیباتر شده است ، صدای گام های ناز بهار و نوروزشنیده می شود.برخیزوبه استقبال طبیعت برو که امسال با دست پربه میهمانی ما آمده است، باسوغات هایی چون گلهای بهاری عاشق که پیداست با رسیدن به معشوقشان یعنی بهار،شکوفا شده اند وغنچه ی لب هایشان تابناگوش بازاست راستی امسال بهار با تو رنگ و بوی دیگری دارد،انگاراَبَرتولدی دوباره رخ داده و برای تبریک این اَبَرتولد ، طبیعت بغل بغل گل های یاس ورازقی و شقایق و... به ارمغان آورده است و به هفت سین آن نیز سه سین سادگی ،سرور وسرمستی افزوده که بهانه اش حضورساده و بی ریای توست زیبای من ، حضورت را به فال نیک می گیرم و به بزم می نشینم و بر این باورم که دیگر هرگز نخواهی رفت و حضورت همیشگی ست . پس ای بهانه ی شادی و نشاط همیشگی من ، به بهانه ی این حضور شادباش و شاد بمان و شادیت رابه دیگران هدیه کن.چون بهارهدیه ی خداوند به انسان وطبیعت است .

سروده ی صلاح کار ما

سروده ی صلاح کار ما

برای بودن با تو
فدای هردوچشماتم
کنون از دست بیگانه
مطیع هر دو دستاتم
****
برای بودن و ماندن
صلاح کار ما اینست
همیشه سوختن وساختن
گناه دار ما اینست
****
رفیق راه شبهاو
شفیق عطر گلهاتم
سعادت خواه عقباو
تجلی گاه فرداتم
****
همیشه در تقلاّتم
فروغ صبح دنیاتم
برای دیدن رویت
چنین رسواوشیداتم
****
بیااکنون دمی بامن
سپهرآیین دنیاباش
تجلی گاه عقبایم
فروغ صبح فرداباش


سروده ی : عبدالحمید خدایاری 

ثبت شده در تاریخ پنجشنبه 18 اسفند 1390 به شماره سریال 165442 در سایت شعرنو

آدرس : http://www.shereno.com/12670/15008/165442.html

گلایه از باران


گلایه از باران

بارانکم ، ازت گلایه دارم ، بگذار صریح و واضح بگویم ، تو خود می دانی وقتی که ریز ریز می باری در پیش چشمانم محبوب و ستودنی تر می شوی ، پس چرا وقتی که به انتظارت نشسته ام نمی آیی و اگر هم می آیی نیمه شب پاورچین پاورچین یواشکی وبی سر و صدا می آیی و می رویی تا به خود می آیم و آماده تماشایت می شوم می بینم ردّ پایی بیش ازت برجا نمانده است ونم آن هم سهم تشنه ای دیگر به نام زمین شده است . شکوه و عظمت تو وقتی نمایان می شود که درختان با شاخه های خود در طلبت دست خواهش به سوی آسمان نیلگون خداوند بلند می کنند و عطش خویش را فریاد می زنند . پس ای بارانکم ببار ، نه ، به هنگام ببار تا هم من محو تماشایت شوم و هم عطش همه را سیراب کنی و داغ حسرت را بر دل خشکسالی بگذاری که اینک بیداد می کند. باران من تو آن قدر نایابی که خیلی زود ردّ پایت محو می شود و من بیش از پیش دلتنگت می شوم . پس ببار و سیرابم کن.

فصل آخر ارشد سروده عبدالحمید خدایاری

فصل آخر ارشد

سپاس از ایزد پاکم که ارشد فصل آخر شد

بسی انسان دانا را شگفتی ها که ظاهر شد

به شهری ساکت و ایمن که فقر چهره ی زیبا

به یارانه نشد جبران ولی پاکی شده بویا

صداقت مسکنش اینجا ، دو رویی درغم وماتم

سراسر خوبی و شادی، تواضع را که من ماتم

زدین وعشق وعرفان وسواد و جود ویکرنگی

چه دنیایی شده اینجا ، ندارم حس دل تنگی

دنباله سروده در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

علی (ع) قطب دین ، علم و حلم

پوسترامام علی(ع)
علی (ع) قطب دین ، علم و حلم


علی همچون محمّدبی نظیر است          فروغ جاودان ورمزدین است


علی درب ومحمّدشهرعلم است       علی باقدرتش دریای حلم است

علی فرزندکعبه،نورحق است                   چراغ پرفروغ راه ربّ است

علی دریای علم وقطب دین است      برای سالکان عین الیقین است

محمّد یاورش در هر دو دنیا                  سعادت خواه او در راه عقبی

علی درپهلوانی بی رقیب است       برای دردمندان هم شفیق است

علی رفت وعدالت رخت بربست         دل من هم برایش تنگتر گشت

حمیدهم رهروی راه علی است     که راهش راه خیرالمرسلین است

اگر خواهی سعادت دردودنیا                    تو با ظالم نباش حاشا وکلّا

سروده عبدالحمید خدایاری مدیر مجله درمدح امیرالمومنین حضرت علی(ع)ثبت شده
 در تاریخ چهارشنبه 2 شهریور 1390 به شماره سریال 140532 در سایت شعرنو

سرود جاودانگی علی(ع)

سرود جاودانگی علی(ع)
محشری دوباره رخ داده است        زندگی سراسرماتم وبغض است


غروب آسمان چه خون رنگ است      سرخی شفق چه گلگون است

شادی وشور وشیدایی ومستی         بافرق بازعلی چه بیرنگ است

محراب ومنبرعلی پرازخون است         دل ما هم زکوفیان خون است

بوی فتنه ازکوفه می آید                      دورویان پای کوبان ودررقصند

محراب مسجدش پرازخون است        صراط احمدش پر از چون است

حقیقت دراین روزهای ظلمانی         چه مظلوم وبهای آن خون است

خداوندا برس به فریادم                          دلم به میل علی تنگ است

سرود جاودانگی را خواند                        به راه مصطفاش  جان داد

سروده عبدالحمید خدایاری (مدیرمجله) بمناسبت شهادت امیرمومنان حضرت علی(ع)21 رمضان90 ثبت شده در تاریخ یکشنبه 30 مرداد 1390 به شماره سریال 140229 در سایت شعرنو

شعر محمد قبله دین است وایثار - ازسروده های مدیر مجله

محمد قبله ی دین است وایثار     -     ز روز مبعثش دنیاست بیدار
محمدچشمه ی علم است ودانش  -  فروغ جاودان شور و خوانش
محمد رهنمای راه حق است       -     سرود جاودان و نور حق است
محمد سرور اهل یقین است      -      که دائم در صراط مستقیم است
محمد قدرتش از لایزال است       -      نمود ربّ حیّ ذوالجلال است
برای دیدن شور محمد            -          بباید رفت در دین محمد
حمیدگرحق پرستی دوست دارش   -  و در نزد دلت محبوب دارش
از سروده های عبدالحمید خدایاری (مدیرمجله )بمناسبت عید مبعث ثبت شده در سایت شعر نو به شماره سریال 134494 مورخه 10 تیر90