مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

اعلام دفاعیه آقای محمدکریم رضا زاده ورودی بهمن88

پس از شروع دور جدید دفاعیه های دانشجویان ارشد رشته ادبیات ورودی بهمن 88 آقای محمد کریم رضا زاده هم از جمله کسانی بود که در روز پنج شنبه به تاریخ 24 آذر 90 راس ساعت 12/30 ظهر در محل دانشکده تحصیلات تکمیلی جیرفت در حضور هیئت داوران از پایان نامه خود دفاع نمود. دانشجویانی که پایان نامه خود را کامل نموده اند می توانند جهت اختصاص نوبت دفاع به دفتر گروه ادبیات فارسی مراجعه نمایند.

اولین دفاعیه پایان نامه دانشجویان ارشد ادبیات ورودی بهمن 88

اولین دفاعیه پایان نامه دانشجویان ارشد ادبیات ورودی بهمن88 توسط آقای نصرالله کرد با موضوع : تجلّی محبّت اهل بیت (ع) در شعر شاعران معاصر بلوچ در روز چهارشنبه به تاریخ 23 آذر 90 راس ساعت 11/30 صبح در محل دانشکده تحصیلات تکمیلی جیرفت کلید خورد. دانشجویانی که پایان نامه خود را کامل نموده اند می توانند جهت اختصاص نوبت دفاع به دفتر گروه ادبیات فارسی مراجعه نمایند.

تسلیت شهادت شهید راه علم ودانش مهندس عبدالغفّار دامنی


انّا لله و انّا الیه راجعون
در ساعات اولیه صبح چهارشنبه شانزده آذر90 با خبر شدیم که دوست و برادر گرانقدرم مهندس عبدالغفّار دامنی در حالیکه جهت انجام امورات دفاع پایان نامه ی خود عازم جیرفت بود در مسیر ایرانشهر به جیرفت محدوده ی دلگان بر اثر سانحه ی تصادف به لقاء الله شتافت و جامعه دانشگاهی جیرفت (محل تحصیل ارشد) و ایرانشهر(زادگاه و محل خدمت) را به سوگ خود نشاند . بنده هم به نوبه خود این مصیبت عظما را به خانواده ارجمند ایشان و خانواده ی ارباب زهی و مجموعه دانشگاه آزاداسلامی ایرانشهر و جامعه دانشگاهیان و روحانیون شهرستان ایرانشهر تسلیت عرض نموده و برای خانواده گرانسنگ این شهید راه علم و دانش از درگاه احدیت صبر جمیل خواستارم و برای شهید آرزوی علوّ درجات و غفران الهی را مسئلت دارم.

تبریک شانزده آذر روز دانشجو


شانزده آذر ، روز دانشجو ، نماد آگاهی سیاسی دانشجو ، حقیقت محوری و استکبار ستیزی بر همه دانشجویان و دانشگاهیان گرامی و خجسته باد.
مجله دانشجویی شهپر سیمرغ

شرح عاشورای حسین(ع)

اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت                  داغِ دامادِ رشیدت زده بر دل شررت

کشته گشتند جوانان عزیزت به برت                اى شهیدى که لبِ تشنه بریدند سرت

   لاله سان سوخت ز داغِ علی اکبر جگرت

تا کشیدى ز غم و درد به سر ، ساغر را           خوشدل ازخویش نمودى به جهان داوررا

گو تو اى بادِ صبا ، آن شهِ بی یاور را               تشنه لب هیچ مسلمان نکُشد کافر را

  تو چه کردى که لبِ تشنه بریدند سرت ؟

دنباله در ادامه مطلب
برروی تصویرکلیک نماییدتادراندازه پوستربزرگ شود.

ادامه مطلب ...

تسلیت تاسوعا وعاشورای حسینی +پوستر عاشورا


این خاک به خون عاشقان آذین است   ***  این است در این قبیله آیین ، این است

زاین روست که بی سوار برمی گردد   ***  اسب تو که زین و یال آن خونین است

شادروان قیصرامین پور
تاسوعا و عاشورای حسینی برهمه ی مسلمین عزادار تسلیت باد.
باکلیک بر روی تصویردر حدپوستربزرگ می شود وهدیه ای است به شماعزادارحسین(ع)
مدیریت ومجمع نویسندگان مجله شهپر سیمرغ

در خلوت من

خطاست اگر بیندیشیم عشق حاصل مصاحبت دراز مدت و با هم بودنی مجدانه است . 
عشق ثمره ی خویشاوندی روحی است و اگر این خویشاوندی در لحظه ای تحقق نیابد در طول سالیان و حتی نسل ها نیز تحقق نخواهد یافت !

خانه ام می گوید : ترک ام مکن که گذشته ات در من نهفته است.
راه نیز می گوید: در پی من بیا که آینده ات منم .
اما من به خانه و راه می گویم : مرا گذشته و آینده ای نیست .اگر بمانم ، در ماندنم رفتن است و اگربروم ، در رفتنم ماندن، که تنها محبت و مرگ ، همه چیز را دگرگون توانند کرد.

انسانیت ، جویباری از روشنایی است که از دشت های ازل تا دریای ابد جریان دارد.


جبران خلیل جبران 

گفتگو با استاد تجربه

روزی غرق در فکر ناگهان خود را در دیاری یافتم دور دست و غریب دیدم کامل مردی در کنار من است با نگاهی مهربان به نرمی از من پرسید " چرا اینطور گرفته ای "

گفتم : فکرم پریشان است.

گفت : شاید از من کمکی ساخته باشد.
گفتم به دنبال حقیقت می گردم.
گفت :‌در خود فرو رو و کلیدش را در قلبت می یابی.
چگونه؟ خیال هایت را کنار بگذار و نیتت را خالص کن انوقت حقت در قلبت می تابد .

پرسیدم : از کجا بدانم حقیقت است که می تابد؟
پاسخ داد : در این مرحله اولیا و انبیا را همه بر حق می بینی و تفاوت بین ادیان نمی گذاری یعنی به مرحله خداشناسی گام نهاده ای.
مرحله خداشناسی؟ 
در مرحله خداشناسی میدانی که از کجا آمده ای ، چرا به این دنیا آمده ای ، در اینجا چه کاری باید بکنی و بعد به کجا می روی.
گفتم :‌نمی دانم در اینجا چه باید بکنم .
گفت : به وظیفه مان عمل کنیم به دیگران خیر برسانیم و بکوشیم انسان واقعی باشیم.
انسان واقعی ؟ 
بله کسی که به راستی دلسوز نیکو و نیک خواه باشد ، از شادی دیگران شاد شود و از غمشان غمگین و در پی یاری به دیگران باشد.
چگونه ؟ با دیگران همان باش که می خواهی با تو باشند و هر چه بر خود نمی پسندی بر دیگران نپسند .گفتم :‌گفتنش آسان است. او ادامه داد : اما به کار بستنش دشوار .گفتم : نشیب و فراز زندگی گاهی عرصه را بر من تنگ می کند و مطمئن نیستم آیا روزی به سعادت واقعی می رسم ؟ گفت : در راه حقیقت سعادت واقعی بازگشت به سر منزلی ازلی است.
سر منزل ازلی؟ بازگشت به همان جایی که از آن آمده ایم اما داناتر و مهربانتر.
فکری کردم و پرسیدم :‌این همه را از کجا می دانی ؟‌ 
لبخندی زد و گفت : عمرهایی تحقیق و تجربه. ممنونم حالم خیلی بهتر شداما شاید باز سوالاتی داشته باشم می شود دوباره شما را دید؟ 
با لبخندی مهربان دستی بر شانه ام گذاشت و گفت: هر وقت که بخواهی من همیشه هستم.

منبع : وبلاگ نغمه های عشق