اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت داغِ دامادِ رشیدت زده بر دل شررت
کشته گشتند جوانان عزیزت به برت اى شهیدى که لبِ تشنه بریدند سرت
لاله سان سوخت ز داغِ علی اکبر جگرت
تا کشیدى ز غم و درد به سر ، ساغر را خوشدل ازخویش نمودى به جهان داوررا
گو تو اى بادِ صبا ، آن شهِ بی یاور را تشنه لب هیچ مسلمان نکُشد کافر را
تو چه کردى که لبِ تشنه بریدند سرت ؟
دنباله در ادامه مطلبادامه مطلب ...
این خاک به خون عاشقان آذین است *** این است در این قبیله آیین ، این است
زاین روست که بی سوار برمی گردد *** اسب تو که زین و یال آن خونین است
1- مجموعه اشعار عبدالحمیدخدایاری(مدیرمجله)
2- آخرین مسافر فریدون ایل بیگی
برای دانلود روی هرکدام از آثار کلیک نمائید.
عکس های استاد اصفهانی درجمع دانشجویان ارشدادبیات فارسی آزادجیرفت
بقیه عکسها درادامه مطلب
ادامه مطلب ...