مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

مجله ادبی - هنری شهپر سیمرغ

مجله اینترنتی کارشناسان ارشدرشته زبان و ادبیات فارسی ورودی بهمن88دانشگاه آزاداسلامی جیرفت

خاطره شیرین روز تقدیر از معلم در ارشد-15اردیبهشت90-استاداصفهانی

لینک عکس دراندازه پوستر ، کلیک نمائید

خاطره شیرین روز تقدیر از معلم در ارشد-15اردیبهشت90-استاداصفهانی

مطابق قرار قبلی دیروز مبنی برسیاست یک تیر و دونشان –قدردانی از استادان ارجمند ترم سوم ارشد و وعده ی سفر به دلفارد به اتفاق همکلاسی ها یمان- اکثر بچه های کلاس رأس ساعت 7صبح 15 اردیبهشت در کلاس درس حاضر شده بودند.

دنباله خاطره درادامه مطلب


استاد اصفهانی در ساعت 7:15 وارد کلاس شدند وبچه های کلاس مطابق معمول با صلواتی بر محمد وآل محمد از ایشان  استقبال کردند و پس از جلوس استاد بر سر صندلی و میز استادی خویش دوست ارجمند و فرهیخته ام جناب علی گیلانی با عذرخواهی ازاستاد ماجرای گرفتن مراسم تقدیر و تشکراز ایشان در هفته معلم را به سمع ونظر ایشان رساندند و در ضمن سخنان از پیر میکده کلاس جناب دستوان خواستند که رشته کلام را بدست بگیرند و مراسم تقدیر را به طور رسمی آغاز نمایند.


آقای عبدالرشید دستوان به مانند جلسه ی قدردانی اززحمات دکتر طبسی با ژستی ادیبانه  رشته ی کلام را بدست گرفتند و با سخنان نافذ و نوازش گونه ای در خصوص معلم و جایگاه والای آن ، استاد و جمع دانشجویی حاضر را به فیض رساندند و سپس با کسب اجازه از استاد ارجمند از دوست صاحب سبیل و اهل دل جناب نصرالله کرد خواستند تا شعری از اشعارش را که در وصف معلم سروده بود ، برای استاد ارجمند وجمع حاضرکلاس قرائت نماید که الحق والانصاف آقای کرد با بیانی شیوا و جذّاب شعر خویش را قرائت کردند که با بیت بیت آن کل مراحل تحصیلم و زحمات معلمین گران سنگم برایم تداعی شد. 


لینک عکس در اندازه پوستر، کلیک نمائید

پس از قرائت شعر آقای کرد نوبت به سخن سرایی برادر عزیز و ارجمند و رکوردر دار کلاس  جناب علی گیلانی رسید که ایشان با بیانی شیوا وآمیخته با لهجه ی جیرفتی به وصف معلم و معلمی پرداختند که درمیانه ی راه احساساتش گل کرد و بغضش گرفت وقادربه ادامه ی نوشته ی خود نشد و با چهره ی اشک آلود دوباره زمام امور را به سکّان دار کلاس جناب دستوان سپردند که در جلسه قبل ثابت کردکه می توان روی بحث مجری گری ایشان درصداوسیما حساب باز کرد. آقای دستوان پس از پایان مطلب به نمایندگی از بچه های کلاس لوح یادبود وهدیه ی روز معلم را به استاد ارجمند جناب دکتر اصفهانی تقدیم کردند.


لینک عکس در اندازه پوستر، کلیک نمائید

استاد اصفهانی که در هنگام ریخته شدن اشک شوق آقای علی گیلانی ،اشک در چشمانش حلقه زده بودو گونه هایش به سرخی گرائیده بود با صدایی بغض آلود ضمن تشکر از بچه ها،سخنان مبسوطی درخصوص معلم وجایگاه گذشته و امروزش ایراد نمودند که سخنان استاد گویای دردی عمیق و ریشه دار درایشان بود.استاد در انتهای کلام گهربارشان گلایه ای را ازبرخی از بچه های کلاس عنوان نمودند که گفت ؛ در این ترم برخی از بچه های کلاس کم مهر شده اندو مثل ترمهای گذشته درکلاس حضور نمی یابند.استاد اصفهانی با ظرافت خاص وبیانی روشنگرانه به نحوی گلایه ی خویش را مطرح نمودند که بچه های حاضر درکلاس دقیقا" دریافتند که منظور استاد چه کسانی هستند.


لینک عکس در اندازه پوستر،کلیک نمائید

پس از اتمام سخنان استاد،بچه ها کلاس موضوع رفتن به اردوی دانشجویی نیم روزه را مطرح نمودند و از استاد خواستند که همراه بچه ها به این ضیافت دانشجویی بیایند ، امّا استاد از برنامه ریزان این محفل دانشجویی گلایه کردند که چرا قبلاً با وی در این خصوص هماهنگی نکرده اند تا ایشان برنامه ریزی نمایند واین جمع دانشجویی را همراهی نمایند.بنابراین استاد از حضور درجمع به علت کلاس داشتن با بچه های کارشناسی عذر خواستند.پس از پایان کلاس نوبت به گرفتن عکس یادگاری با استاد بود که بچه های درکلاس چند عکس یادگاری با استاد گرفتند و قرار شد به همراه استاد به حیاط مرکزتحصیلات تکمیلی برویم و دست جمعی با استاد اصفهانی عکس بگیریم.


همگی همراه با استاد به محوطه ی جلوی دانشگاه رفتیم و در چمن جلوی ساختمان چند عکس دست جمعی گرفتیم که در این رهگذر تعدادی از دانشجویان رشته های دیگر نیز در جمع بچه های کلاس حضور یافتند ودر عکسهای دست جمعی یادگاری سهیم شدند.

پس از گرفتن عکسهای یادگاری به اتفاق بچه های کلاس جهت رفتن به اردوی دلفارد به پارکینگ جلوی دانشگاه رفتیم تا بچه ها و وسائط نقلیه  را سازماندهی نمائیم.


لینک عکس در اندازه پوستر کلیک نمائید

چگونگی رفتن به دلفارد در خاطره ی بعدی که حاوی اتفاقات تلخ وشیرینی است وخواندن دارد. پس تا بعد بدرود    

نظرات 1 + ارسال نظر
فرزاد دوشنبه 9 خرداد 1390 ساعت 19:13

پس کو بقیه خاطره؟یک ساعت معطل شدیم تا صفحه لود شد و یک ساعت هم خواندیم ولی هنوز نفهمیدیم نکته شیرین این قصه چی بود

سلام بر آقا فرزاد گل. اخوی شما نام خانوادگیت رو ننوشتی.نمیدونم از دریایی یا از خشکی (از کلاس ما هستی یانه). دوست من کل خاطره همین بود شاید شما دنبال نکته ی خاصی می گشتی که از خاطر این خاطره پاک شده یا درخور ذکر نبوده .خوشحال میشم اگرنکته ای که مدّنظرتان است وبنده نتونستم اون رو بنویسم ، برام بنویسی تا در اصلاحیه ای به سمع ونظر سایرهمکلاسی ها برسونم. درضمن باید بگم لحظه لحظه ی خاطرات ارشد شیرینند بشرط اینکه ذائقه قوی داشته باشی وحواس پنچ گانه +حس ششم معیوب نباشد.شیرینی خاطره های تقدیراز استادان ارشد همون اشک ارادت امثال علی گیلانی و اشک شوق استاد اصفهانی بود که شما ندیدی یا عمداً خودت رو به ندیدن زدی. دوست من چشم سر وچشم دل بازکن تا آن بینی . بابت تندی کلامم از شما عزیز عذر تقصیر دارم. عذزم را بپذیر.مؤید باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد